رسانه

سایت شخصی بهمن علی بخشی

رسانه

سایت شخصی بهمن علی بخشی

رسانه

عشق باید الهی باشد و بس.....!!!
گاهی اوقات خود را گم می‌کنم...
مثل حالا !! ...
اما صدایی انگشت به دهان می‌گوید: ببخشید،...
شما را قبلاً جایی ندیده‌ام ؟!
اما نمی‌دانم مگر سواد ندارید؟
روی پیشانی من که نوشته شده صاحب این عکس ماهها قبل مرده است .....!!

pr.bakhshi.b@gmail.com

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

 یکی از رازهای هستی تصمیم‌های بزرگی‌اند که به‌راحتی گرفته می‌شوند

در جولای سال ۱۸۳۸، چارلز داروین ۲۹ساله و مجرد بود. دو سال پیش‌تر، از سفر با کشتی اچ.ام.اس بیگلز بازگشته بود و مشاهداتی را با خود آورده بود که در نهایت شالودۀ کتاب منشأ انواع شدند. در همین اثنا، با مسئلۀ تحلیلی اضطراری‌تری مواجه گشت. داروین به فکر خواستگاری از دختردایی‌اش، اِما ویجوود، بود اما از این می‌ترسید که ازدواج و بچه‌داری مانع از مشغولیت علمی‌اش شود. او برای آنکه راه‌حلی پیدا کند، دو فهرست درست کرد.

 

 

روی اولی نوشت: «ازدست‌دادن زمان، شاید جروبحث، بعدازظهر‌ها نمی‌توانم کتاب بخوانم، اضطراب و مسئولیت. شاید همسرم از لندن خوشش نیاید؛ که در این صورت مجازات من می‌شود تبعید و تنزل درجه به یک ابله عاطل و باطل». و در فهرست دوم چنین نوشت: «فرزندان (اگر خدا بخواهد). همراهی همیشگی (و دوست دوران پیری) خانه، و کسی که مراقب خانه است». او تأکید می‌کند که: «تصورش هم دشوار است که تمام زندگی‌ات را، همچون یک زنبور کارگر، کار کنی و کار کنی، فقط زنی خوب و مهربان را مجسم کن که روی کاناپه نشسته، کنار آتشی برافروخته، کتاب و شاید هم موسیقی».

  • بهمن علی بخشی

تا به حال شده دوست داشتنت رو قورت بدی ؟

لبخند بزنی ,بی تفاوت باشی ؟

شده دلتنگی بپیچه به دلت، راه نفستو ببنده ؟

دلم هوس یه رفیق کرده یه رفیق شش دانگ...

یه آرام دل...

کسی که امتحانش و تو در رفاقت پس داده و دیگه محک زدنی در کار نباشه!

رفیقی که من نگم و او بشنوه...

بخندم و حجم خستگی را تو خنده ام ببینه...

رفیقی که بگم برو ، بمونه و ارومم کنه ؛ همون رفیقی که باشد و در بد حالی ها تحملم کنه...

رفیقی که خوب بودنم را هر لحظه حس کنه!

  • بهمن علی بخشی

الهی نامه علامه حسن زاده آملی ...

الهى بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.

الهى راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.ا

لهى یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.

الهى سالیانى مى پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیله الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.

الهى چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.


  • بهمن علی بخشی

به مناسبت سالگرد ارتحال حاج آقا مجبی تهرانی(ره)



سلام آقا مجتبی ...
دلم خیلی برایتان تنگ شده است...
منتظر چهارشنبه ای دیگر هستم ، هنوز مزه ی اون چایی های ناب زیر زبانم هست "
یادش بخر تیکه کلامتان شده نقل زبان ما ، نظم را از شما یاد گرفتیم ، با سادگیتان زندگی می کردیم ...
آقا مجتبی دلم برایتان تنگ شده است ...

حاج آقا مجتبی تهرانی

  • بهمن علی بخشی

امروز می خواستم با موتورم یک خیابان یک طرفه را به خلاف رانندگی کنم…

قبل از اینکه بپیچم توی خیابان ، به ذهنم رسید که باید از راننده هایی که از روبرو می آیند حلالیت بخواهم که راهشان را نا امن کرده ام… و چه سخت بود.

بعد بیشتر فکر کردم و دانستم که باید از همه مردم ایران عذرخواهی کنم.چون اعتماد به نفس ملی را در رعایت قانون کم کرده ام و (به سهم خودم) این فکر را تقویت کرده ام که ایرانی ها قانون رارعایت نمی کنند.

بعد به ذهنم رسید که اگر در بین مردم مسلمان منطقه که این روزها بیدار شده اند همین تصور از ایرانی ها شایع شود ، من به سهم خودم مانع الگوگیری آنها از انقلابی شده ام که این همه خون شهدا پایش ریخته و این یعنی مدیون شهدا هم خواهم شد. هم شهدای ایران و هم شهدای انقلاب های جدید

و به علاوه مدیون خود مردم مسلمانی که تا حالا چشم شان به ایران اسلامی بوده و به خاطر افراد قانون گریزی مثل من، نگاه شان پژمرده است.

دوباره فکری کردم و دیدم که اگر انقلاب اسلامی خاورمیانه به خطا نرود، رشد اسلام بسیار بیشتر خواهد شد.

ولی اگر این انقلاب ها الگوی صحیح خودشان را (با اشتباهات من و امثال من) از دست بدهند و منحرف شوند، بخشی از گناه دیرتر مسلمان شدن خیلی ها به گردن من می افتد و اینچنین من مدیون نامسلمان ها هم خواهم بود و همچنین به سهم خودممدیون نسل های بعد، که به همین میزان با جهانی کمتر مسلمان مواجه خواهند شد.

۲۰۰متر مسیر را کوتاه تر کردن با خلاف، به این همه درد سر نمی ارزد… می ارزد؟

  • بهمن علی بخشی
نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم...

ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواهد

به برگ گل نوشتم من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند...

  • بهمن علی بخشی

ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ....
ﺣﮑﺎﯾﺖ ﮐﻔﺸﺎﯾﯿﻪ ﮐﻪ .…
ﺍﮔﻪ ﺟﻔﺖ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ .…
ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻣﺸﻮﻥ .…
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﯿﮏ ﺑﺎﺷﻨﺪ .…
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﻧﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ .…
ﻟﻨﮕﻪ ﺑﻪ ﻟﻨﮕﻪ ﺍﻧﺪ .…
ﮐﺎﺵ .…
ﺧﺪﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪ .…
ﺟﻔﺖ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺭﻭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪ …
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﻟﻨﮕﻪ ﺑﻪ ﻟﻨﮕﻪ ﺯﯾﺮ ﺍﯾﻦ ﺳﻘﻒ ﻫﺎ .…
ﺑﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭ،ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺟﻔﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ .…

صادق هدایت

  • بهمن علی بخشی

هر سرخ و سیاهی که شقایق نشود

هر کس که پِی اش آمده لایق نشود


مولاست ، اگر به سنگ هم زل بزند

آن سنگ محال است که عاشق نشود!


  • بهمن علی بخشی

یک شب مه گرفته

و حرف هایی تلخ

که از اعماق تنهایی ام بیرون می آید

---

چه زود فراموش می شوم

انگار سالهاست که من مرده ام

 لحظه

  • بهمن علی بخشی
  • بهمن علی بخشی