- ۱ نظر
- ۰۴ دی ۹۳ ، ۱۵:۵۰
مرز باریکی است بین حال خوش و ناخوش;
فاصله کوتاهی به بلندای یک جمله دوستانه، یک نگاه برادرانه یا یک نجوای شبانه. حال خوش اصلی ارزانی از ما بهتران;
دلخوش شدن به دیدار یک دوست خوب هم خودش غنیمتی است;
غنیمتی که امروز قسمت من شد تا برای چند ساعت هم که شده مزه خوشی یادم بیافتد هرچند درد ما جز به مداوای تو درمان نشود...
پ.ن :
هر که میداند بگوید، من نمیدانم چه شد
مست بودم مست، پیراهن نمیدانم چه شد....
روبه روی خود نمیدیدم به جز آغوش دوست
در میان دشمنان، دشمن نمیدانم چه شد....
من نمیدانم چه میگویید، شاید بر تنم
از خجالت آب شد جوشن، نمیدانم چه شد
مرده بودم، بانگ هل من ناصرش اعجاز کرد
ناگهان برخواستم، مردن نمیدانم چه شد
(آقا سید حمیدرضا برقعی)
ویزا، گذرنامه، ثبت نام، مرز، مُهر خروج و ورود و... همه باطل می شوند، چون قرار است حرکتی فوق اراده انسانها شکل بگیرد.
آنچنان جمعیت گسترده است که روایتگران در تخمین عدد و رقم آن، عنان
تشخیص از دست داده اند؛ برخی می کوشند تا عدد را کاهش داده و نزدیک به 17
میلیون نفر برآورد کنند، عده ای دیگر تلاش می کنند رقم را بالا کشیده و تا
25 میلیون نفر اعلام نمایند.
راهپیمایی اربعین، تنها یک راه رفتن نیست، رزمایشی است برای عاشقان و
منتظران مهدی زهرا(س). همه می آیند، از شیعه تا سنی، از مسلمان تا مسیحی،
از عجم تا عرب، از آسیایی تا آفریقایی و آمریکایی و اروپایی، از سفید تا
سیاه. همه به سمت یک نقطه خاص می خروشند و در یک لحظه خاص، با هر زبان و
لهجه ای که دارند، فقط یک عبارت را فریاد می زنند: لبیک یاحسین.
آنانی که عاشورایی هستند و اربعینی به واقعیات می نگرند، این مفهوم
حقیقی را به چشم دیده اند که انقلاب اسلامی، مرزهای ظاهری و جغرافیایی را
کنار زده است و اینک، وحدتی حداکثری میان مسلمانان و حتی غیرمسلمانان درحال
شکل گیری است.
دعا کنید وقتی برگشتم به جای بنر خوش آمد ، اطلاعیه شهادتم پخش بشه ...
انشاءالله دوشنبه 9/17 به عنوان مستند ساز به نجف اشرف عازم هستم ، دعا کنید لایق شهات باشم ...